خانه شیشهای (10)
تولید کاتد شرکت مس بیشتر از نیاز کشور است
ستون «خانه شیشهای» قرار است نقش مسیر و پل ارتباطی را بازی کند که ذینفعان شرکت مس بتوانند ازطریق آن سوال بپرسند و پاسخ بشنوند. پرسش و پاسخ دهم را در ادامه میخوانید.

-
ظرفیت فعلی مصرف مس کاتدی کشور چقدر است؟
-
آیا نیاز به ایجاد کارخانههای جدید ذوب و پالایش برای تولید میزان بیشتر کاتد وجود دارد؟
-
در صورت تولید مس کاتدی بیش از نیاز کشور آیا امکان صادرات آن وجود دارد؟ اگر بلی صادرات کاتد از نظر اقتصادی بهصرفه خواهد بود؟
پاسخدهنده: محسن بازارنوی، معاون مالی و اقتصادی شرکت ملی صنایع مس ایران
طی سال 1394، مصرف ظاهری مس تصفیهشده در کشور حدود 110 تا 120 هزار تن است. حدود 80 هزار تن از آن به کاتد مصرفشده توسط مشتریان داخلی اختصاص دارد و مابقی را خود شرکت ملی صنایع مس ایران برای تولید مفتول به مصرف رسانده است. انتظار میرود به دلیل رکود بازار، مصرف واقعی حتی از این رقم نیز کمتر باشد؛ چراکه با توجه به آمار سازمان گمرک کشور، چند هزار تن محصول کارنشده مس از کشور صادر میشود که احتمال میرود به صادرات غیرمتعارف کاتد توسط برخی شرکتها یا شمشهای ذوبریزیشده از کاتد اختصاص داشته باشد.
توسعه ذوب و پالایش مس در کشور با توجه به مازاد ظرفیت عرضه موجود و همینطور افزایش مازاد تولید با توجه به ظرفیت آتی واحدهای ذوب سرچشمه و خاتونآباد، تنها در شرایطی صرفه اقتصادی خواهد داشت که یا بازار مصرف مس در کشور به طرز چشمگیری توسعه یابد یا حاشیه سود ذوب و پالایش کاتد افزایش یابد. آیا با تحمیل نیروی انسانی و فشار بر شرکتها برای افزایش تعداد شاغلین، عدم ایجاد شرایط تامین مالی مناسب در نظام بانکی، وجود ریسکهای متعدد نقل و انتقال پول در فضای بینالملل، عدم امکان تامین مواد، قطعات و تجهیزات از تامینکننده اصلی و با قیمت مناسب در فضای بینالملل و... که همگی باعث افزایش قیمت تمامشده و هزینههای شرکت میشوند امکان ایجاد حاشیه سود مناسب وجود دارد؟ با کدامین سازوکار؟
در شرایط فعلی، تقاضای محدود مس در بازار داخل باعث شده عملا احداث واحدهای جدید ذوب و پالایش به افزایش مازاد داخلی کاتد منجر شود. ضمن اینکه تاسیس واحدهای جدید تولید محصولات نیمهساخته نیز در شرایط فعلی صرفه اقتصادی ندارد؛ چراکه حتی فروش تخفیفدار کاتد توسط شرکت ملی مس نیز منجر به فعال شدن ظرفیتهای مازاد در این بخش نمیشود (طی سال 1394، تنها نیمی از کاتد عرضهشده در بورس توسط شرکتها خریداری شد).
از آنجا که تجربه چندین ساله نشان داده که در اتخاذ تصمیمات مدیریتی در کشور کمتر مبانی و اصول فنی ـ اقتصادی لحاظ میشود و همواره شرکتها به دلیل مواجهه با تصمیمات خاص و به دور از همهجانبهنگری دچار زیان زیاد میشوند یا در بهترین شرایط بخش زیادی از سودشان را از دست میدهند بنابراین همواره توسعههایی از این دست بحثبرانگیزند. مطالعه وضعیت صنعت مس در دو کشور شیلی و چین نکات جالبی را به ما میآموزد. در کشور شیلی بیشترین تولید معدنی مس ایجاد میشود. در سال 2015 حدود 5.72 میلیون تن مس محتوای معدنی در این کشور تولید شده که بالغ بر 70% از آن بهصورت کنسانتره است. کل کاتد (مس تصفیهشده) تولیدی شیلی در سال یادشده 2.60 میلیون تن بوده است و قسمت اعظم کنسانتره تولیدی صادرشده و درآمد هنگفتی را نصیب کشور مذکور کرده است. آیا بهتر نبود با احداث کارخانههای ذوب و پالایش تمام آن را تبدیل به کاتد کنند؟ و به این ترتیب به خامفروشی نیز متهم نشود؟! اما قطعا کارشناسان و متخصصان فنی و اقتصادی کشور مذکور پتانسیلهای مختلف معادن و صنایع کشور و بازارهای داخلی و خارجی خود را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند که سود این عمل بیشتر است. در مقابل، کشور چین که در سال 2015 جمعا حدود 1.73 میلیون تن مس محتوای معدنی تولید کرده است اما حدود 7.28 میلیون تن تولید کاتد داشته است. کارخانجات متعدد ذوب و پالایش در این کشور احداث شده که با واردات تناژ بسیار زیادی کنسانتره، مس کاتدی (مس تصفیهشده) تولید کرده و سپس آن را به محصولات پاییندست تبدیل و بازار وسیعی را در داخل و خارج از چین پوشش میدهند. لازم به یادآوری است که مصرف مس تصفیهشده چین در سال یادشده حدود 10 میلیون تن بوده است و این بدان معناست که بیش از 2 میلیون تن واردات مس کاتدی داشتهاند.
بنابراین، به لحاظ عملی امکان اجرای هر دو استراتژی شیلیایی (توسعه معادن و فروش کنسانتره) و چینی (توسعه ذوب و پالایش و فروش کاتد) وجود دارد اما موفقیت این استراتژیها به عواملی چون اتخاذ تصمیمات کلان بر پایه اصولی فنی و اقتصادی، برقراری شرایط اقتصادی آزاد، شفاف و غیردستوری بر پایه مکانیزم عرضه و تقاضا در کشور، ایجاد بستری آرام، امن و اطمینان بخش برای برقراری روابط تجاری اقتصادی سازنده و بلندمدت در فضای بینالملل، رعایت قواعد بازیهای تجاری بینالمللی، پرهیز از مداخلات سیاسی در مباحث فنی-اقتصادی، اصلاح قوانین و مقررات، همهجانبهنگری و بسیاری فاکتورهای دیگر بستگی دارد. چنانچه اداره کشور با چنین شرایطی میسر شود، قطعا با توجه به منابع و نعمتهای متنوعی که خداوند به این مرزوبوم ارزانی داشته و با توجه به موقعیت جغرافیایی بسیار مناسب به راحتی میتوان توسعههای مختلف را انجام داد و در سایه عنایت حضرت حق برکات زیادی را نصیب ملت و مملکت کرد؛ هم صنایع داخل را رونق بخشید و هم صادرات را توسعه داد.
بنابراین شایسته است همه ما مردم ایران بهویژه مسئولان و تصمیمگیران ارشد، به معادن و صنایعمان نگاه ملی داشته باشیم و از ایجاد تفرقه و تقابلات قومی و منطقهای پرهیز کنیم زیراکه نتیجه آن فقط ضرر است. یک شرکت ملی صنایع مس ایران وجود دارد و تمام معادن و کارخانجات زیرمجموعه آن باید بهصورت یک پیکره واحد کار کنند تا شرکت رشد روزافزون داشته باشد. همانطور که در بالا اشاره شد امکان انجام توسعههای ذوب و پالایش وجود دارد و حتی میتواند اقتصادی و سودآور باشد و باعث رونق صنایع داخل و توسعه صادرات کشور شود اما شروط لازم و کافی مربوط نیز که به بخش کوچکی از آن در این مقال اشاره شد باید رعایت و اجرا شود. وگرنه شرکتی بسیار بزرگتر و متورم از نیروی انسانی و بدون بازده اقتصادی روی دست سهامداران میماند که عاقبتی جز ورشکستگی نخواهد داشت.
بد نیست نگاهی نیز به وضعیت صنایع فولاد یا آلومینیوم بیندازیم. شرکت ذوب آهن اصفهان یا فولاد خوزستان یا آلومینیوم اراک و امثال این شرکتها الان در چه وضعیتی هستند؟ چه فاکتورهایی آنها را به این وضعیت رسانده است؟ چه تضمینی وجود دارد که آن فاکتورها یا عوامل مشکلساز، حذف یا مهار شده باشند؟
خانه شیشهای (5)/طرح جایگزینی ذوب مس سونگون با تصویب وزیر صنعت و معدن اجرا شد
خانه شیشهای (6)/ تشکیل شرکت مس آذربایجان در چه مرحلهای است؟
خانه شیشهای (7)/بیش از 1200 میلیارد تومان سرمایهگذاری در مس سونگون
خانه شیشهای (8)/ تشکیل هلدینگ مس در ایستگاه بورس
خانه شیشهای (9)/چرا برداشت کامل ذخیره معدن سونگون امکانپذیر نیست؟