در قلب سرزمین قره داغ، جایی که کوهستانهای سربه فلک کشیده، گنجینههای نهفتهی زمین را در خود جای دادهاند، مجتمع مس سونگون چون نگینی میدرخشد. هزاران دست پرتوان در این معدن بزرگ، مشغول استخراج گنجینههای زیرزمینیاند اما این گنجینهها بدون تلاش بیوقفه رانندگان مجتمع، همچون گنجینههای دستنیافتنی میماندند.
این رانندگان، چه در دل شبهای تاریک و چه در روشنایی روزهای آفتابی، بیوقفه در حال فعالیت هستند. کاپراهای چابک در پله های پیچ در پیچ، دامپتراک های غولپیکر حامل گنجینههای مسی، کامیونهای سنگین حامل قطعات مصرفی، تریلی ها، اتوبوس ها و مینی بوسها همه و همه گواه از تلاش شبانه روزی مردانی است که آرامش و امنیت سونگون را تضمین میکنند.
در سرمای استخوانسوز زمستان، هنگامی که برف و کولاک جادهها را میپوشاند، این راهداران فداکار، راه را برای حرکت بیوقفه ماشینآلات هموار میکنند آنها با جان و دل خود، خطرات را به جان میخرند تا چرخهای توسعهی سونگون همچنان بچرخند.
این دلنوشته، سرود ستایشی است برای رانندگان مجتمع مس سونگون؛ برای آنانی که در میان گرد و خاک، برف و باران، شبها را به روز پیوند داده و در جادههای پرخطر، فرمان زندگی را به دست گرفتهاند.
آنها شوالیههای جادههای مسی هستند، مردانی که با شهامت و پایداری، گنجینههای سونگون را به دست صنعتگران میرسانند. این رانندگان، نه تنها بارهای سنگین را بر دوش میکشند، بلکه بار مسئولیت و امانتداری را نیز با صداقت و وفاداری بر دوش دارند.
آری، اینان پدران، همسران و فرزندان ما هستند؛ مایه افتخار ما و ستونهای این مجتمع بزرگ. دستان خستهشان، مدال افتخاری است که با رنگی از خاک و دود، بر پیشانی تاریخ این دیار میدرخشد.
به سلامتی تمام رانندگان سونگون که با فداکاری، نام این مجتمع را سر بلند میکنند. یادمان باشد، بدون شما، سونگون فقط یک معدن خاموش خواهد بود. قدر وجودتان را بدانیم و به خاطر تلاشهای بی دریغتان سپاسگذاریم.
نویسنده: جاوید کاظمپور